عزيزم امسال اولين عيد نوروز زندگيت رو جشن ميگيري.مباركت باشه ولي خوب فقط دو نفري سر سفره عيد بوديم و طبق معمول پدرجون شيفته و خونه نيست .خيلي ناراحت كننده است ولي خوب چاره اي نيست بايد قبول كنيم. از بس بيقراري كردي و مجبور بودم بغلت كنم شيريني رو باجعبه كنار سفره گذاشتم و ماهي ها رو توي تنگ آب ننداختم چون زمان كمي داشتم. امسال 3 تا ماهي خريديم 2 تا بزرگ يكدونه كوچولو مثل خودت. از اونجايي هم كه عادت دارم به تعداد نفرات شمع روشن كنم و فراموش كردم كه برات شمع روشن كنم شمعي كه مال خودم بود بعد از كمي روشن موندن به دو تا شعله تبديل شد چون 2 تا نخ فيتيله داشت داشتم از خوشحالي پر در ميآوردم سريع ازش عكس گرفتم. به تمام مامانها و باباهايي ...