فسقلی ما

عزيزم امسال اولين عيد نوروز زندگيت رو جشن ميگيري.مباركت باشه ولي خوب فقط دو نفري سر سفره عيد بوديم و طبق معمول پدرجون شيفته و خونه نيست .خيلي ناراحت كننده است ولي خوب چاره اي نيست بايد قبول كنيم. از بس بيقراري كردي و مجبور بودم بغلت كنم شيريني رو باجعبه كنار سفره گذاشتم و ماهي ها رو توي تنگ آب ننداختم چون زمان كمي داشتم. امسال 3 تا ماهي خريديم 2 تا بزرگ يكدونه كوچولو مثل خودت. از اونجايي هم كه عادت دارم به تعداد نفرات شمع روشن كنم و فراموش كردم كه برات شمع روشن كنم شمعي كه مال خودم بود بعد از كمي روشن موندن به دو تا شعله تبديل شد چون 2 تا نخ فيتيله داشت داشتم از خوشحالي پر در ميآوردم سريع ازش عكس گرفتم. به تمام مامانها و باباهايي ...

    خنده هاتو   گريه هاتو     اخمتو دوسسسسسسست دارم ...

توي اين مدت خيلي حساس شدم وقدرت بدنيم كم شده و سريع سرما ميخورم سعي ميكنم موقع شير دادن سرم رو ازت دور نگه دارم كه سرما نخوري ولي خوشبختانه ميگن بچه تا زمانيكه فقط از شير مادر تغذيه ميكنه سرما نميخوره و مريض نميشه چون تمام آنتي بيوتيك هاي لازم رو از شير مادر دريافت ميكنه. قربون عظمت خدا برم كه همه چيش با حساب و كتابه 

امروز که خونه دایی بودیم تو رو روی مبلشون گذاشتم دیدم کاملا به یک سمت چرخیدی کلی برات ذوق کردم تازه چند روزی میشه که دیگه موقع خوابیدن پتو روی خودت نمیذاری و سریع کنارش میزنی ...

امروز برای اولین بار تونستی سرتو بچرخونی و به اطرافت نگاه بندازی. تا حالا با خیال راحت روی مبل میگذاشتمت ولی از این به بعد باید خیلی مراقبت بود ...

وقتی 2تا انگشتم  رو سمتت میارم سریع با هر دو دست اونا رو ميگيري و در گرفتن آنها خطا نمیکنی قربون هدفگیریهات بره بابا که از دو ماهگی این تمرینو باهات انجام دادم و هیچوقت توی گرفتن دستام خطا نرفتی. ...

امروز رفتیم حموم و زخم واكسنت توی حموم افتاد جرات نکردم به بازوت دست بزنم و ترسیدم  ...

اینقدر توی این مدت تست کردیم بلند حرف زدم دست میزدم که ببینم صدامو میشنوی و عکس العمل نشون میدی خوشبختانه  چند روزي ميشه  که میشنوی و اولین بار به صدای بابایی واکنش نشون دادی و  سرتو به سمتش تکون دادی  ...

عادت داشتی که توی بغلم بچرخونمت تو هم سقف خونه یا لامپها رو نگاه کنی تا خوابت ببره اما از امروز دیگه روي پا لالات میدم تا  خوابت ببره خوشبختانه برای بار اول موفق شدم   ...

از اونجایی که هنوز نفخ داری و بیرون روی کم با پدر جون امروز رفتيم دكتر بعد از معاینه گفت علتش کم شیر خوردنه و خیلی بچتون بازیگوشه باید توی اتاق ساکت شیرش بدی حتی از نظر دکتر وزنت هم 800 گرم كم داشت برات قطره مولتي کیم نوشت(روزی 25 قطره) و كليكز(هروقت نفخ داشتی پر یک قطره چکان)  و قطره كارمينت( هر 12 ساعت 6 قطره) خیلی برات ناراحتم من فکر میکردم زود سیر میشی و بی خیال میشدم ولی دیگه از امروز یکسره باید حواسم به شیر خوردنات باشه.   ...