سايداسايدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
هیرادهیراد، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

فسقلی ما

دغدغه های تو و کار من و ...

باوجود اینکه دو ماهه اومدم سر کار ولی هنوز به نبودنم عادت نکردی از وقتی فهمیدی که پوشیدن مانتو و مقنعه چه معنی داره تا منو توی این وضعیت ببینی شروع میکنی به گریه کردن حتی اگه کس دیگری رو نیز توی این وضعیت ببینی یعنی لباس بیرون بپوشن میخوای بغلت کنه و میزنی زیر گریه . حالا دیگه مجبورم لباس هامو توی اتاق دیگه بپوشم و فرار... و وقتی از سر کار بر میگردم همونجا برم و اول لباس هامو در بیارم بعد بیام پیشت چون گردنمو میگیری و ول کنم نیستی . بعضی روزها دلم نمیخواد برم سر کار ولی خوب مجبورم که برم. گاهی وقت ها میخندی گاهی وقتها گریه میکنی و گاهی وقت ها خوابی یا داری بازی میکنی در هر حالتی باشی تا ظهر توی ذهن مامانت میمونه و بهت فکر میکنه و ا...
3 مرداد 1392

سینه خیز رفتن سایدا در ماه هشتم

الان که دیگه داری به اواخر 8 ماهگیت میرسی تازه داری سینه خیز میری و امروز حدود 2 متر سینه خیز رفتی دیگه داشت داد همه در میومد که چه دختر تنبلی . ولی من و پدرجون هیچ فشاری بهت نیاوردیم  و گفتیم هر وقت خودش دوست داشته باشه سینه خیز میره . پدرجون که میگه دوست ندارم حالا حالاها دخترم بزرگ بشه و از ما  دور بشه. ...
29 تير 1392

نامه ای به دخترم

هیچوقت فکر نمیکردم موجودی پیدا بشه که از خودم بیشتر دوستش داشته باشم میدونی کسانی رو دارم که خیلی عاشقشونم و به خاطرشون از خودم میگذرم اولیش پدر جونه خیلی باباتو دوست دارم و برای در کنار بودنش همیشه و بی صبرانه لحظه شماری میکنم دایی جون رو هم خیلی دوست دارم بعد از اینکه خواهر دوست داشتنیمو از دست دادم و داغ بزرگی روی دلم موند نمیتونم توی ذهنم بیارم که خاری به پای داداشم بره و تحمل هیچگونه بیماری و کسلیشو ندارم. نفس کشیدن بدون مادرم برام معنی نداره . طاقت دوری بابایی رو ندارم . با اشک های درسا سریع اشک توی چشمهام جمع میشه و غمبات میزنم و تا نخنده دلم شاد نمیشه.اینارو گفتم تا بدونی اطرافیانمو خیلی دوست دارم ولی ای چهره‌ی زیبای تو...
27 تير 1392

آزمایش 6 ماهگی

از وقتی که مرکز بهداشت برات آزمایش خون 6 ماهگی نوشته مرتب با خودم کلنجار میرفتم که ببرمت یا نه ؟ میگم دختر گلم خوابش خوبه بی تاب هم نیست چرا باید ببرمش آزمایش خون و سوزن به دستش بزنن.ولی خوب امروز که پدرجون نیست (آخه تحمل دیدن تو رو توی اون وضعیت نداره و ماهم بهش نگفتیم) و من هم به مناسبت ماه رمضان ساعت 10 میرم سرکارتصمیم گرفتیم ببریمت بیمارستان کودکان کرمانشاهی و اونجا ازت آزمایش گرفتن. هربچه ای که میبردن داخل اشکش در اومد داشتم سکته میکردم نکنه اشکای دختر نازم سرازیر بشه. ولی خوب چاره ای نبود الهی مامان فدای گریه کردنت بشه که یه ریز گریه کردی و بهت شیر دادم تا ساکت بشی همونجا بغلم خوابت برد. با مادری برگشتی خونه و من او...
26 تير 1392

کسب رتبه 37 در جشنواره نی نی شکمو

خاله های مهربون عموهای با محبت همه و همه ازتون ممنون که به سایدا رای دادین سایدا با محبت شما تا حالا رتبه 37 رو توی جشنواره نی نی شکمو بدست آورده و برای کسب رتبه بهتر به رای شما احتیاج داره خواهش میکنه بهش رای بدین کد 430 رو سریع پیامک کنین به شماره 20008080200 منتظرتونه مرسی
20 تير 1392

سوال و جواب

سلام من هم که به وبلاگ چند تا نی نی وبلاگی سر زدم این سوال ها رو دیدم  دوست دارم من هم شرکت کنم: اگر ماهی از سال بودم؟ اردیبهشت چون بهترین ماه برای تفریحه اگه روزی از هفته بودم؟ پنجشنبه فرداش تعطیله اگه عدد بودم؟ 20 اگه نوشیدنی بودم؟ شربت آلبالو اگه ثواب بودم؟ کمک به یتیم و نیازمند اگه درخت بودم؟  سرو اگه میوه بودم؟   انار اگه گل بودم؟ یاس اگه آب و هوا بودم؟ بارونی مثل روزی که سایدا بدنیا اومد اگه رنگ بودم؟ مثل رنگین کمان اگه صدا بودم؟ صدای خنده های سایدا اگه پرنده بودم؟ عقاب اگه فعل بودم؟ شستن اگه ساز بودم؟ چنگ اگه عضوی از بدن بودم؟ مغز اگه بخشی از ط...
16 تير 1392

جشنواره ني ني شكمو

بالاخره بعد از كلي ژست گرفتن و عكس گرفتن ني ني من سايدا خانوم هم توي فستيوال ني ني شكمو شركت كرده .خيلي خوشحال ميشيم بهش راي بدين   سايدا عاشق ميوه است و ميوه خوردنو دوست داره كد 430 رو فراموش نكنين و به 20008080200 پيامك كنين منتظرتون هستيم.توی انتخابات نی نی شکمو شرکت کنین و رای بدین .از بین شرکت کنندگان هم قرعه کشی میشه.کمکمون کنین.سایدا به رای شما نیاز داره ...
13 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقلی ما می باشد