تولد دو سالگی
سایدا جان یک سال دیگر از عمر شیرینت می گذرد و مامان وبابا شاهد قد کشیدنت هستن . بابا که از اول هفته برای یک دوره یک ماهه به تهران رفته و امروز برای تولدت خودش رو به خونه رسونده .
از این که روز به روز بزرگتر میشی و قد می کشی لذت میبرم و از طرفی فکر این که روز به روز وابستگیت بهم کمتر میشه عذابم میده
واقعا تحمل یک لحظه دوریت رو ندارم.
تا دو سالگیت 16 تا مروارید خوشگل خدا توی صدف دهنت کاشته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی