سايداسايدا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره
هیرادهیراد، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

فسقلی ما

روز سر کار آمدن و جدایی از سایدا

1392/3/4 10:56
151 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره روز دلتنگی و جدا شدن از دلبندم رسید و از روزی که میترسیدم و دوست داشتم حالا حالاها نیاد فرارسید و برگشتم سرکارم . میدونم که خیلی دلتنگ مامان میشی ولی بدون که به خاطر رفاه خونوادم این کار رو میکنم . شاید بعدها که بزرگتر بشی ازم بدت بیاد یا بگی اگه دوستم داشتی تنهام نمیذاشتی که بری سرکار و پول در بیاری ولی بدون اگه خونه میموندم هم یه چیزهای دیگه رو از دست میدادی و سرنوشتمون تغییر زیادی میکرد. خوشبختانه مادری و بابایی پیشتن و پدرجون هم چون شغلش شیفتیه میتونه موقع هایی که من سرکارم پیشت باشه . من به خودم سختی میدم و از تو جگرگوشه ام دور میشم تا خونواده ام در رفاه باشن. خیلی برام سخته و همش عکس تو رو نگاه میکنم امروز زودتر میام پیشت چون داره طاقتم تموم میشه. میبوسمت و برای فرداهات دنیایی پر از نور و امید و روشنایی میخوام. مادرت رو به خاطر دور شدن ازت ببخش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقلی ما می باشد