اولین مسافرت به 7 استان کشور

از اونجایی که شب پنج شنبه عقد کنان دایی سجاد بود ما صبح جمعه بار و بندیل رو به قصد مسافرت بستیم. بابایی که ماشینشو آورد که جادار باشه تا تو اذیت نشی پدرجون هم صندلی های پشت رو طوری تنظیم کرد که تو راحت بخوابی مادری هم غذا هات رو از قبل پخته بود و فریز کرده بود که گرسنگی نکشی خلاصه همه مجهز که خانمی توی اولین سفر چند روزه اش اذیت نشه. از کرمانشاه به همدان بعد قزوین و گیلان رفتیم و شب رو توی بند انزلی خوابیدیم و صبح بعد از کمی آب بازی رفتیم مرداب انزلی (همه اش خواب بودی)سپس به سمت آستارا حرکت کردیم واقعا جنگل های گیلان یه چیز دیگه است من که حسابی لذت بردم و تو هم با درخت ها بای بای درختی می کردی .آستارا که خیلی گرم بود کمی خرید کردیم و راهی گردنه حیران شدیم واقعا از یک جای گرم به یک جای خیلی خنک بری لذت بخشه.خواستیم شب اونجا بخوابیم به خاطر تو ترسیدیم که نکنه سرما بخوری رفتیم سرعین اردبیل و شب رو اونجا موندیم. صبحش رفتیم تله کابین اردبیل اصلا خوشم نیومد یک کمی شتر سواری کردی و برگشتیم رفتیم سراغ آبگرمهاش اونجاهم فوق العاده کثیف بود خلاصه زیاد از استان اردبیل خوشم نیومد .از اونجا راهی تبریز و استان آذربایجان شرقی شدیم شهر فوق العاده زیباییه به مردمش باید تبریک گفت که اینقدر از شهرشون مواظبت می کنن و تمیز نگهش میدارن.روز بعد هم راهی آذربایجان غربی و ارومیه شدیم دریاچه ارومیه در حال خشک شدنه و واقعا نگران کننده است که این استان همچین طبیعت زیبایی رو از دست بده. بعد از اونجا سمت مهاباد رفتیم و شب رو اونجا موندیم واقعا مردم خوبی داره و اگه نژاد پرستانه حرف نزده باشم هیچ کسی مثل مردم کرد زبان نمیشه سپس سمت بوکان رفتیم و به پارکچه مزار حسن زیرک و قاره مرعه دو هنرمند بزرگ کرد سر زدیم و از اونجا سمت استان کردستان و سپس سه شنبه به کرمانشاه برگشتیم. قربونت برم که توی سفر حتی یک لحظه هیچکدوممون رو اذیت نکردی و همین باعث شد به ما خیلی خوش بگذره . پدرجون که دید تو خیلی خوش سفری قول داده همیشه و بیشتر وقتها تو رو به مسافرت ببره