سايداسايدا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره
هیرادهیراد، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

فسقلی ما

سوراخ کردن گوش

1391/10/5 17:27
153 بازدید
اشتراک گذاری

امروز اولين مهموني زندگيتو رفتي . من كه هميشه كيفم رو بر ميداشتم و خيلي راحت هرجايي كه ميخواستم ميرفتم فقط 4 تا ساك و كيف جمع كردم و كلي وسيله برداشتيم كه يك روز بريم مهموني. صبح حسابي لباس تنت كردم و رفتيم خونه پدربزرگ. ولي از اونجا كه حسابي عرق كرده بودي و خونه اونها سرد بود اولش خيلي بيقراري كردي و همه شيرتو بالا آوردي. بعد يواش يواش با محيط آشنا شدي و آرام شدي.  عصر که شد خواستیم بریم دکتر گوشت رو سوراخ کنیم ولی من ترجیح دادم به روش سنتی و توی خونه گوشت رو سوراخ کنیم. مادربزرگ و پدرجون دست به کار شدنو بعد از استریل کردن وسایل مادربزرگ دستش لرزید و پدرجون خودش مجبور شد گوشت رو سوراخ کنه یه آه کوچیک کشیدی و بعد خوابیدی انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشه همه اشک توی چشممون جمع شد و پدر جون گریه کرد خیلی برامون سخت بود ولی خوب من این روش رو ترجیح دادم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقلی ما می باشد