سيزده بدر
بعد از کلی مشورت و اینکه سیزده بدر کجا بریم خانم خانما اذیت نشه تصمیم گرفتیم با خانواده عمو کیوان بریم سمت کوههای جاده اسلام آباد-ایلام خیلی هوای خوب و دلچسبی بود. تو هم همش توی چادر در حال خواب بودی هروقت میخواستم بیارمت بیرون باد شروع به وزیدن میکرد . برات توی درختها یه گهواره به قول خودمون للو بستیم و شروع کردیم به تاب دادنت و تو سریع خوابت برد. روز لذت بخشی بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی