یک رویا
شب پیش نزدیک صبح خواب دیدم که دایی به مادربزرگ گفت خدا از اونجایی که یک دختر رو از پدر و مادرم گرفته در عوض یه دختر خوب و سالم به اونها داده و به شکرانه سلامتیش اسمشو بذارین نرگس ویه دختر دیگه هم دارین به اسم سوسن. (آخه عزیزم تو یه خاله مهربون داشتی که سال 81 تو سن 18 سالگی ما رو تنها گذاشت و رفت تا دیگه نه من خواهر داشته باشم نه تو خاله) این خواب رو دو شب بعد از نیمه شعبان و تولد امام زمان دیدم . دیگه مطمئن شدم که تو دختری ولی خوب از اونجایی که باباجون دنبال اسم های دیگه برات می گرده تصمیم گرفتم که از سال دیگه نیمه شعبان به شکرانه سلامتیت نذری بدم.