خرید سیسمونی
باباجون امروز از سر کار برگشت,دایی هم زود اومد . من و دایی و زن دایی و درسا جون و مادری و باباجون همگی تصمیم گرفتیم بریم برات سیسمونی بخریم دوست داشتم که وسیله هات رنگارنگ باشه نه اینکه تک رنگ بخرم ولی خوب بیشتر به سمت رنگ قرمز خرید کردیم . تقریبا همه چیز برات خریدیم فقط کمد و چند تیکه ریز مونده که مادری هر وقت بره بیرون برات میخره . وقتی برگشتیم درسا از ذوق نمیدونی چیکار می کرد فکر میکرد همه اونا مال اونه و با ذوق تمام همه رو بغل میکرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی