سايداسايدا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
هیرادهیراد، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

فسقلی ما

آخرين روز انتظار

1391/9/5 19:30
213 بازدید
اشتراک گذاری

امروز روز عاشورا بود ولي از اونجايي كه من نميتونم به خاطر تو و سردي هوا برم توي هيئت امروز كه پدر جون از سر كار برگشت اول نذري مادري رو درست كرديم و بعد هم با ماشين رفتيم هيئت ولي همش راجع به تو حرف ميزديم كه فردا اين موقع پيش مايي.الهي قربونت برم امروز آخرين روزيه كه نميتونم ببينمت و از فردا هر لحظه ميتونم نگات كنم . عصر هم با پدرجون ساعت 4:30 رفتيم بيمارستان و تشكيل پرونده داديم و برگشتيم خونه منتظر تلفن بيمارستانم كه ببينم فردا ساعت چند نوبت عمل دارم . دل تو دلم نيست حس عجيبيه هم استرس دارم هم خوشحالم . نميدونم بعد از عمل چه حالي دارم از طرفي تو چه شكلي هستي سفيدي؟سياهي؟تپلي؟چشات چه شكليه؟دماغت...دهنت ......

واي دارم ديونه ميشم بچم سالمه؟ دست و پاش سالمه ؟ ايشالا كه زردي نداره.......

خلاصه دارم رواني ميشم اميدوارم امشب خوابم ببره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقلی ما می باشد