سايداسايدا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره
هیرادهیراد، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

فسقلی ما

ششمین سالگرد عروسی

1391/8/18 23:15
889 بازدید
اشتراک گذاری

امشب ششمین سالگرد ازدواج من و پدرجون بود . از اونجایی که پدرجون امروز به ابهر رفته بود زحمت خرید کیک و شیرینی با مامانم بود و صبح اونو خرید و گذاشتیم که پدرجون برگرده. درسا اینا رفته بودن اسلام آباد و غروب برگشتن . موقع شام خوردن مادربزرگ زنگ زد و گفت که میخوایم بیایم اونجا و با سامین اومدند. پدرجون برام یه دسته گل با سه شاخه گل خریده بود که یکی از شاخه گل ها مال تو بود عزیزم. موقع فوت کردن شمع و کیک بریدن درسا و سامین اجازه نمیدادن و سریع شمع رو فوت می کردن . کلی دوتایی رقصیدن و کلی خوش گذشت . راستی پدر جون از ابهر برات یک جفت پاپوش خوشگل آورده که پات کنی عزیزم عکسش رو برات میذارم.

 اینم پاپوش خوشگلت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان نخودی
20 آبان 91 10:02
سالگرد ازدواجتون مبارک ایشالا همیشه شاد باشین
مامان طاها
20 آبان 91 12:12
درود و ششمین سالگرد هم مبارک خوشحال میشم پیش ما هم بیای
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقلی ما می باشد