سايداسايدا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره
هیرادهیراد، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

فسقلی ما

حس مادر-فرزندی

خوشبختانه حالات و رفتارت رو ديگه ميشناسم وقتي كه به شدت گريه مي كني يعني گرسنه اي اگه دهنت رو به اين طرف و آن طرف بچرخوني يعني بادگلو داري و بايد آروغت رو بگيرم اگه همين حركت رو با ناله هاي با فاصله انجام بدي يعني سكسكه داري اگه ناله هات با فاصله كوتاهتر بود يعني خوابت مي آد و اگه بهشدت گريه كردي و شير نخوردي يعني سردي كردي و بايد قولنجت رو بگيريم و اگه خودت رو پيچ وتاب دادي يعني نفخ داري و سراغ گريپ ميكسچر و ماساژ بدنت بصورتي كه روي شكمت بخوابونمت روي پام ميرم غرايز مادري تا اخر عمر هيچوقت اشتباه نميكنه و از درون و حالات و رفتار بچه اش اطلاع داره
26 دی 1391

به بودنم در کنارت عادت کردی

امروز كه رفته بودم توي آشپزخونه خيلي آروم پيش عمه بزرگ دراز كشيده بودي و من فكر كردم مثل هميشه داري بازي مي كني وقتي كه اومدم پيشت تا منو ديدي بغض كردي لبت پراز بغض بود و چشات پر اشك و تا منو ديدي شروع كردي به گريه كردن . الهي مامان قربونت بره تا حالا فرقي نميكرد كه كي باهات بازي كنه يا بخوابوندت  ولي انگار از امروز ديگه مامانت رو تشخيص ميدي. اينقدر بغضت برام سنگين و جگرسوز بود كه تا شب از پيشت تكون نخوردم و همش باهات حرف ميزدم .از امروز بيشتراز قبل عاشقت شدم  الهي هيچوقت اشكاتو نبينم هلو انجيري مامان. راستي همش دوست دارم با اون حس درونيم صدات بزنم اول ها بهت ميگفتم هلوانجيري چون سرخ وسفيد خوشگلي بودي بعد شدي فرشته آسموني ب...
25 دی 1391

نفخ

امروز رفتيم مركز بهداشت وزنت 4/800  و قدت 57 بود . بعد از اينكه  برگشتيم شروع كردي به گريه و چون   چند روزه كه به شدت گريه ميكني و تا حالا همش آروم بودي وقتي اشكاتو نگاه مي كنم بغض گلوي من و پدر جون رو ميگيره  ميگفتن مال اينه كه ميخواي چله ات رو بگذروني و به قول قديميا چله پاس كني ولي پدرجون اصرار كرد ببريمت دكتر. دكتر گفت كه نفخ داري و بايد هر 8 ساعت 15 قطره كليكز بخوري و يك پماد تركيبي براي خشكي سرگونه هات هم نوشت و گفت كه تا روزي سه بار ميتوني ترنجبين بخوري. شب كه پدر جون  بغلت كرده بود و شكمت رو روي پاش گذاشته بود تو پاش رو تكيه گاه خودت كرده بودي و با پا فشارش ميدادي كه به جلو هل بخوري پ...
18 دی 1391

آش چله

امروز به قول معروف چله ات شده و برات آش چله پختيم و بعد از ناهارم تو رو برديم حموم و به قول قديميا آب چله تو ريختيم ميگن كه بعد از اين اخلاق ني ني تغيير ميكنه و دركش از اطراف تغيير ميكنه قربونت برم خوشبختانه از حموم هم كه نميترسي و كلي خوش گذروندي راستي توي اين مدت كلي حرفهاي قديمي و باورهايي كه در ذهن مردم وجود داره رو جمع كردم و اونا رو اينجا مينويسم تا خاطره اي باشه از نسل قديم براي فزندان فردا  دعاي چله بركردن تا چله ني ني رو بيرون نبريش قنداقش كني و موقع بلند كردن جاي بال فرشته هايي كه مواظبش بودن رو ببوسي و به اصطلاح موچ كني. از بالاي سر نگاش نكني لباسهاي قبل چله رو بعد از چله تش نكني با جام چهل كليد...
15 دی 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقلی ما می باشد